سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

علم و دانش

[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]
 
امروز: چهارشنبه 103 اردیبهشت 5

داستان آرش به روزگار منوچهر باز می‌گردد که سپاه توران خاک ایران را لگدمال سم سواران خود نموده‌اند. سرانجام تورانیان پیشنهاد آشتی را می‌پذیرند با این شرط که کمانداری ایرانی برفراز البرزکوه تیری بیاندازد که تیر به هر کجا نشست آنجا مرز ایران و توران باشد. آرش داوطلب این کار می‌شود. به فراز البرز می‌رود و تیر را پرتاب می‌کند.هستی‌اش را بر پای تیر می‌ریزد؛ پیکرش پاره پاره شده و در خاک ایران پخش می‌شود و جانش در تیر دمیده می‌شود. تیر بر تنه درخت گردویی در کنار آمودریا می‌نشیند و آنجا مرز ایران و توران می‌شود
 نوشته شده توسط محمد ابرهیم کاتبی در سه شنبه 89/4/22 و ساعت 6:17 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

علم و دانش
محمد ابرهیم کاتبی
دانش اموز کلاس چهارم دبستان غیر انتفایی نجاتیه 2 هستم

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 10847
جستجو در صفحه

خبر نامه